اثبات کجی دیوارپزشکی
بیماریها و شناخت داروها در طب سنتی اسلامی ....................پیامبر اکرم(ص):لايَستَغنِي أهلُ كُلِّ بَلَدٍ عَن... طَبيبٍ بَصيرٍ ثِقَةٍ. .....مردم هيچ شهرى از پزشکِ بصيرِ مورد اعتماد بى نياز نيستند. ...............................بحارالانوار،ج75،ص235
عینک آفتابی مارک با گارانتی" >عینک آفتابی مارک با گارانتی
عینک آفتابی ریبن" >عینک آفتابی ریبن
فروشگاه خرید ساعت دیواری" >فروشگاه خرید ساعت دیواری
فروشگاه اینترنتی" >فروشگاه اینترنتی
هاست ویندوز Plesk" >هاست ویندوز Plesk
عینک آفتابی مردانه" >عینک آفتابی مردانه
ظرفشوی واشن برایت" >ظرفشوی واشن برایت
خرید مونوپاد" >خرید مونوپاد
خرید ساعت دیواری فانتزی" >خرید ساعت دیواری فانتزی
گن لاغری" >گن لاغری
پایه عکاسی مونوپاد" >پایه عکاسی مونوپاد
نینجا والت" > نینجا والت
دستگاه فر موی مک استایلر" >دستگاه فر موی مک استایلر
پایه عکاسی مونوپاد" > پایه عکاسی مونوپاد
فانی بافت خرید" >فانی بافت خرید
گن لاغری مردانه" >گن لاغری مردانه
خرید ساعت دیواری" >خرید ساعت دیواری
پاور بانک" > پاور بانک
واکر کودک" >واکر کودک
مونوپاد" >مونوپاد
شارژر همراه پاور بانک" >شارژر همراه پاور بانک
تی شرت محرم" >تی شرت محرم
گن لاغری مردانه" >گن لاغری مردانه
خرید هاست لینوکس" >خرید هاست لینوکس
شارژر همراه" >شارژر همراه
بهترین گیرنده دیجیتال " > بهترین گیرنده دیجیتال
فروشگاه تی شرت محرم" > فروشگاه تی شرت محرم
هات بانز" > هات بانز

آمار مطالب

کل مطالب : 271
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 19

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 221
باردید دیروز : 103
بازدید هفته : 585
بازدید ماه : 2762
بازدید سال : 5983
بازدید کلی : 109838

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بیماریها و شناخت داروها در طب سنتی اسلامی و آدرس teb1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 221
بازدید دیروز : 103
بازدید هفته : 585
بازدید ماه : 2762
بازدید کل : 109838
تعداد مطالب : 271
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


(دريافت کد ساعت)<

br>
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سلامی
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
نظرات

یکی از بزرگترین علل خطاها و خطراتی که در پزشکی معاصر وجود دارد ، این است که از زمان پارسلس به بعد ، طب طبیعی به طب شیمیایی تبدیل شد و علم شیمی یکی از ارکان اصلی دانش پزشکی بشمار آمد و برای شناخت مواد موجود در طبیعت و پی بردن به خواص آنها ، مواد مزبور را در آزمایشگاه ها تجزیه کردند .
 
فلسفه پیدایش مکتب مزبور که بعدا به تدریج رونق پیدا کرد ، این بود که میگفتند آنچه در طبیعت وجود دارد ، مخلوطی از مواد گوناگون است که هر نمونه ای از آن خواصی جدا دارد . مثلا ، چنانکه میدانیم ، آب چشمه سارها و چاهها و رودخانه ها و دریاها اگرچه همه آب است ولی هیچکدام به یکدیگر همانند نیست ، زیرا این آبها مخلوطی از آب و مواد مختلف است . ولی اگر آب را تقطیر کنیم و آب مقطر بدست آوریم ، این آب مقطر در هر زمان و هر مکان دارای خواص کاملا ثابت است .

 
این روش تحقیق و این طرز عمل که برای شناخت مواد موجود در طبیعت به کار میرود ، در شیمی صنعتی ، به منظور تهیه مواد شیمیایی مورد نیاز بشر ، نتایجی بسیار درخشان داده و زندگانی آدمیان را به تدریج دگرگون کرده و در پیشرفت سریع تمدن جدید سهمی بسزا داشته است . ولی برای شناخت خواص مواد گوناگون غذایی یعنی موادی که طبیعت در اختیار ما گذاشته ، از قبیل : شیر ، تخم مرغ ، گوشت ، کلم ، کدو ، شنبلیله ، سیب ، زردآلو و غیره و غیره ، این روش تحقیق ، اصولا غلط و نتایج عملی آن تاکنون با خطاها و خطراتی همراه بوده است . ذکر یک نمونه برای اثبات این مطلب کافی است :
 
در قرن 19 شیمی دانهای اروپا ، برای پی بردن به خواص غذاها ، بنا را بر تجزیه گذاشتند و چون در کلیه غذاها بیش از سه نوع ماده ( پروتئین ، کاربوئیدرات و چربی ) نیافتند ، معتقد شدند که کلیه مواد غذایی تنها از این سه نوع ماده به اضافه مقداری املاح و آب تشکیل یافته است .

 
البته تجزیه آنان غلط نبود و امروز هم مورد قبول عموم دانشمندان جهان است ، ولی خطای فاحشی که در آن وجود داشت واکنون همه به آن اعتراف دارند ، این بود که میگفتند : انواع مختلف مواد غذایی از هر منبعی که به دست آید جز مخلوطی از این سه نوع ماده ( پروتئین ، کاربوئیدرات و چربی ) نیست و بنابر این همانطور که از ترکیب ئیدروژن و اکسیژن آب پدید می آید ، از مخلوط کردن این مواد سه گانه به نسبت ها معین و افزودن مقداری املاح و آب بر آن می توان ، به گونه ای صناعی غذا ساخت و به مصرف تغذیه بشر رساند .

 
آنان به اینکار مبادرت جستند و نخستین فراورده های غذایی ، یعنی شیر ساختگی را از کازئین و لاکتوز و چربی با افزودن مقداری املاح وآب بر آن - به نسبتی که در شیر طبیعی وجود دارد – به دست آوردند و برای تغذیه نوزادان به کار بردند . ولی نوزادان بینوا خیلی زود به آسیب آن دچار شدند و به اسکوربوت گرفتار آمدند .
 
البته تا چندی علت بروز این بیماری ناشناخته ماند . بعد ها ، پزشک دانشمند اینگلیسی بنام بارلو نخستین بار کشف کرد که علت عارضه مزبور ، کمبود بعضی مواد غذایی بوده است و با تجویز آب میوه ها ، مخصوصا آب پرتقال و لیموترش  و بی دادن هیچ گونه دارو ، این بیماری را درمان کرد و از آن پس اسکوربوت کودکان را ، در کتابهای پزشکی ، بنام ((بیماری بارلو)) نامیدند .
 
پس از وی ، دیگران ، با آزمایش های متعدد و از راههای متعدد به کشف ویتامین ها نائل شدند و معلوم شد که فقدان ویتامین c  یا اسید اسکوربیک که در بسیاری از غذا های طبیعی و مخصوصا سبزی ها و میوه ها وجود دارد ، باعث بروز اسکوربوت کودکان است .
 
اینک ، برای جلب توجه خوانندگان به ماجرای خطرناکی اشاره میکنیم که در اوایل قرن بیستم در اثر خطای شیمی دان ها برای نوزادان پیش آمد و به تلفات بی اندازه زیاد آنان منجر شد. به کتاب های پزشکی همان دوران مراجعه کنیم . در کتاب بیماری های کودکان تألیف ادموندویل چاپ سوم سال 1911 ، جلد اول ، صفحه 402 ، درباره ی بیماری بارلو شرحی درج شده است که قسمتی از آن در زیر نقل میشود :

 
(( نخستین علامت این بیماری که در کودکان دیده می شود ، بی حرکتی است که مخصوصا در پاها بروز میکند . کودکی که تا آن هنگام پاهای خود را حرکت میداد و حتی شروع به راه رفتن کرده بود ، زمین گیر می شود و در بستر ، بی حرکت باقی می ماند .

 
این فلج کاذب ، با درد در اعضای بدن همراه است و با حرکتی جزئی و فشار و حتی تماس با دست ، شدت میابد و اگر کسی بخواهد به کودک نزدیک شود و او را از جا بردارد ، فریاد میکشد . رنگ کودک پریده و از وزن بدنش کاسته شده و قوای خود را از دست میدهد . اگر این علائم در نوزادان پیدا شود باید بی درنگ به معاینه لثه ها پرداخت . اگر دندان در آمده باشد ، لثه ها آماس کرده و متورم و بنفش فام ، و گاهی زخم است و به سهولت به خونریزی می افتد  . لکه های خونی در لوزه ها ، سقف دهان و ملتحمه چشم دیده می شود . استخوان های پا ، در محل اتصال تن استخوان (دیافیز) به سر استخوان ( اپی فیز ) متورم و سخت دردناک است . گاهی همانند اسکوربوت بزرگسالان ، خونریزی هایی از بینی و معده و روده و کلیه  پیدا می شود . حال عمومی کودک رو به وخامت می رود و اگر بیماری را تشخیص ندهند و یا به درمان درست آن نپردازند و بگذارند سیر طبیعی خود را طی کند ، خطرات آن حتمی است و ممکن است به هلاک کودک بینجامد . به هر اندازه اجزای شیری که به مصرف تغذیه کودکان میرسد ، از ترکیبات شیر طبیعی دور تر باشد ، شدت و وخامت اسکوربوت در کودکان بیشتر است .
 
از این گذشته ، برای بروز این بیماری باید شیر ساختگی بمدتی نسبتا طولانی مصرف شود . مواد غذایی مظنون برای  بروز اسکوربوت ، در وهله نخست ، عبارت است از : آرد های لاکتوز دارد و شیرها ی آمریکایی که از راه ترکیب ( سنتز) و به وسیله مخلوط کردن لاکتوز و کازئین و چربی شیر بدست می اید .

 
درمان این بیماری به وسیله ترک غذای مصنوعی و تجویز شیر تازه است که پس از دوشیدن ، بی درنگ در یخچال گذاشته یا اینکه چند دقیقه جوشانده شود .
 
باید ، بر حسب سن کودک ، چند قاشق قهوه خوری آب انگور و نارنج و لیمو و شیره ی گوشت و پوره سیب زمینی و اسفناج نیز به کودک بدهند. با چنین رژیمی اطرافیان کودک دچار شگفتی و حیرت میشوند ، زیرا به چشم خود میبینند که علائم اسکوربوت با سرعت زیاد ، از میان میرود ))

 
این بود شرحی که 75 سال پیش در کتاب بیماری های کودکان چاپ و منتشر شده است و منظور از نقل آن چند امر بود :

 
1 با آنکه شیمیدان های آن زمان کمال سعی و کوشش خود را کرده بودند تا غذاهای مصنوعی حتی الامکان به غذاهای طبیعی نزدیک باشد ، باز به تولید اختلالات عمیق در بدن و ایجاد بیماری خطرناک در نوزادان و کودکان منجر شد که عاقبتی وخیم و کشنده داشت .

 
2. درمان چنین بیماری خطرناکی ، با دادن کمی شیر تازه و چند قاشق قهوه خوری آب انگور و نارنج و لیموغیره بسهولت و سرعت گرفت این نشان میدهد که میتوان حتی یک بیماری مهلک را با ساده ترین وسیله که همانا دادن یک یا چند ماده غذایی است ، درمان کامل کرد.

 
3. بیش از همه ، منظور جلب توجه خوانندگان به آخرین جمله است که نقل شد ؛ یعنی حیرت شدید اطرافیان بیمار که ملاحظه کردند با سرعتی عجیب ، یک بیماری خطرناک آن هم بی هیچگونه دارو و تنها به وسیله تجویز مواد غذایی درمان شده است . اگر در هزار سال پیش چنین اتفاقی پیش میامد و ابن سینا آن بیماری را به همین وسیله درمان میکرد ، هیچگاه حیرت اطرافیان را بر نمی انگیخت ! زیرا در طب قدیم ایران ، درمان بیماری های بوسیله انواع مواد طبیعی ، اعم از غذاها و گیاهان دارویی ، کاملا معمول و رایج بود . درکلیه کتاب های پزشکی آن زمان خواص درمانی انواع سبزیها و میوه ها و فراورده های حیوانی نگاشته شده اند ، پزشکان به دستورات آن عمل میکردند و مردم هم به آن عادت و آشنایی کامل داشتند .
 
اما ، در چند قرن اخیر که اساس  درمان بیماری ها بوسیله دارو هایی انجام میگرفت که بطور صناعی  در آزمایشگاه ها ساخته میشد ، توجه پزشکان و عامه مردم بیشتر به این محصولات شیمیایی معطوف شد و از فراورده های مزبور انتظار نتایج شگرفت داشتند و به آنها انس و عادت پیدا کرده بودند . پزشکان و مخصوصا توده ی عمومی مردم باور نمیکردند که یک بیماری خطرناک و کشنده را بتوان با مواد غذایی ساده و پیش پا افتاده درمان کرد . از آن رو به هنگامی که لوروی دومریکور پزشک نیروی دریایی ، در سال 1868 ، در برابر آکادمی پزشکی ادعا کرد که بیماری اسکوربوت را میتوان با آب لیمو  یا ترشک و ریواس یا کلم و پرتقال درمان کرد ، عده ی زیادی از اعضای آکادمی پزشکی با عقیده او شدیدا به مخالفت برخاستند و اظهار داشتند ، محال است چنین بیماری وحشتناکی را بتوان به این آسانی درمان کرد !
 
از مطلب دور افتادیم ؛ بحث این بود که شیمی دانهای اروپا در قرن نوزدهم ، روشی غلط را که عبارت از عمل تجزیه شیمیایی برای شناخت مواد غذایی بود ، به کار می بردند . نتیجه چنین روش  غلطی همان پیدایش خطرات و تلفات ناشی از اسکوربوت کودکان بود . ممکن است به این سخن اعتراض کنن و بگویند روش تجزیه ای که شیمی دان های آن زمان برای شناخت غذا ها بکار میبردند  غلط نبوده است ،بلکه چون معلوماتشان درباره علم شیمی ناقص بوده و وسایل و لوازم آزمایشگاهی کنونی را در دسترس نداشتند ، تجزیه ها بطور کامل صورت نمیگرفته است و امروز که علم شیمی به اوج  پیشرفت و ترقی خود رسیده ، میتوان به وسیله تجزیه کامل  غذاها ، کلیه مواد شیمیایی موجود در آن ها را بدست آورد ؛ و در نتیجه به خواص غذاها پی برد .
 
نویسنده این سطور با کمال فروتنی به کلیه شیمیدانها و فیزیولوژی دانها و استادان علوم تغذیه در سراسر جهان اعلام می کنم که با تجزیه مواد غذایی و  تفکیک آنها به اجزا متشکل خود و تحقیق در خواص این اجزا نمیتوان به خواص خود مواد غذایی که مجموعه ای از کل اجزاست پی برد . این امر به دو دلیل امکان پذیر نیست :

 
اولا : نه تنها در قرن بیستم بلکه در قرن بیست و یکم ، و بیست و دوم و حتی قرن سیم ، یعنی تا هزار سال دیگر نیز ، اگر همه شیمیدانهای جهان فراهم آیند و با یکدیگر تشریک مساعی کنند ، از عهده تجزیه کامل یک ماده غذایی بر نمی آیند اگر یک شیمی دان بر خلاف این بگوید و ادعا کند که امروز چنین امری انجام شدنی است ، از او خواهم خواست که زا راه لطف و مکرمت ،  تنها به تجزیه کامل عطر یک میوه یا یک جز آن مبادرت جوید و مجددا عطر نخستین را بدست آورد تا ثابت شود که عطر مزبور بطور کامل تجزیه شده و چیزی از آن باقی نمانده است که ناشناخته باشد .

 
دکتر تایلور از دانشگاه آوستین ( تگزاس) مینویسد :

 
(( اسانس ها دارای آن اندازه ترکیبات متنوع است که اگر کلیه شیمیدان های جهان بمدت هزار سال بکوشند نخواهند توانست به ترکیب و ساخت ( سنتز) آنها موفق شوند.))
 
و نیز ، دیدیه برتران ، بیوشیمیست فرانسوی ، در کتاب عناصر کمیاب از مجموعه چه میدانم ؟ مینویسد :

 
(( هر قدر تجزیه های ما کامل و دقیق باشد سر انجام چیزی باقی میماند که ناشناخته خواهد ماند )).
 
موریس مترلینگ ، فیلسوف شهیر بلژیکی ، که شهرت جهانی دارد گفته است :
 
(( فکر تمام نوابغ و دانشمندان را از آغاز تاریخ تا امروز ، در یک مغز جمع کنید و از صاحب آن مغز بخواهید تا با قدر خاک و آب و روشنایی آفتاب کاری را که یک ساقه لوبیا میکند به انجام رساند . او به انجام اینکار قادر نخواهد بود.))
 
و با توجه به همین مطلب است که دکتر ژان والنه در کتاب درمان بیماری ها به وسیله سبزی ها و میوه ها و حبوبات ( چاپ 1973، صفحه 21) گفته است:
 
« شیمیدان ها موفق شده اند بعضی از مواد موجود در گیاهان را جدا کنند و بعد، آن مواد را از راه ترکیب بسازند، ولی هنوز نتوانسته اند خود گیاه را از طریق ترکیب به دست آورند. انسان قرن بیستم که توانسته است اندازه های الکترون و میتوکندری را پیدا کند، به خوبی می داند که ترکیب کلم برای او مشکل تر از تهیه برنامه های آپولو است.»

 
ثانیاً: فرض می کنیم شیمیدان ها، در قرن بیستم، موفق شوند یک ماده غذایی را بطور کامل تجزیه و مقدار هر یک از اجزا متشکل آنرا نیز دقیقاً تعیین کنند، به فرض محال اگر چنین تجزیه های کامل و دقیقی را هم انجام دهند، به هیچ وجه نخواهند توانستن با این تجزیه ها به خواص مواد غذایی و آثار آنها در بدن انسان سالم و بیمار پی ببرند و حال آنکه چنین ادعایی را دارند.چنانکه در کتاب رژیم های غذایی تألیف پل شن چاپ ششم 1972 از مجموعه ی چه می دانم؟ در مقدمه چنین آمده است:
 
« اگر بخواهیم آنچه را که برای زنده ماندن لازم است (چه هنگام سلامت و چه در زمان بیماری) بشناسیم، باید از یک سو، مواد غذایی را به اجزای متشکل خود تجزیه کنیم و از سویی دیگر، احتیاجات بدن را به عناصر و اجزای مواد غذایی بدانیم.»
 
از همین دو جمله با صراحت معلوم می شود که در پزشکی معاصر، اساس علم غذاشناسی از یک سو ، بر تجزیه ی مواد غذایی و شناسایی اجزای متشکل آن استئار است و از سویی دیگر، بر تأمین نیازمندی های بدن به آن اجزا که همه روزه باید از راه غذا به بدن وارد شود.
 
یکی از زنده ترین و مشهورترین کتاب ها درباره ی رژیم های غذایی ، کتاب تغذیه و رژیم درمانی تألیف ماری کراوز و مارتا هونشر است که در سال 1972 پنجمین چاپ آن منتشر و به زبان فرانسه ترجمه و به سال 1978 در کانادا (کبک) چاپ و نشر شده است. دو مؤلف کتاب مزبور از برجسته ترین استادان علوم تغذیه در جهان معاصر به شمار می روند.
 
در کتاب مزبور از صفحه ی 478 به بعد کلیه ی مواد غذایی و فرآورده های آنها را که تعداد کل آن، روی هم رفته ، بالغ بر 523 نوع است ، از لحاظ مقدارآب ، مواد سفیده ای و نشاسته ای ، چربی های اشباع شده و اشباع نشده، سدیم، پتاسیم، کلسیم، آهن، ویتامین A ، تیامین، ریبوفلامین، نیاسین و اسیداسکوربیک تعیین و در جداولی ثبت کرده اند.
 
بسیار روشن است که برای انجام چنین آزمایش های دقیق و تجزیه های عمیقی چه مقدار نیروی عظیم انسانی وچه اندازه وقت و زمان و چه بودجه ی کلان و هنگفتی صرف شده است. اگر در نظر آوریم که نظیر چنین  آزمایش ها و تجزیه هایی در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی همه ی کشورهای اروپا و آمریکا از ابتدای قرن بیستم تا کنون انجام گرفته و می گیرد، رقم کل بودجه های مصرفی برای انجام آنها، بطور قطع ویقین ، از میلیاردها دلار فراتر می رود.
 
یک نمونه از این تجزیه ها، فقط برای کلم ، در دایرة المعارف تغذیه، تألیف لاسابلیر استاد غذا شناسی معروف فرانسه با همکاری هفتاد تن استاد غذاشناسی دیگر، به سال 1950 ، درج شده است و ما از آن کتاب اقتباس می کنیم.
 
با یک نظر اجمالی به جدول مزبور به سهولت در می یابیم که منظور تجزیه کنندگان از تجزیه ی کلم، در وهله ی نخست تعیین مقدار مواد سه گانه (پروتئین و کاربوئیدرات و چربی) ، و پس از آن تعیین مقدار ویتامین های مختلف و نیز مقدار عناصر فلزی و غیر فلزی، و بالاخره کالری حاصل از سوختن مقدار معین از آن کلم بوده است.
 
به علاوه حد دقت در تجزیه ی کلم را به جایی رسانده اند که مقدار مواد موجود در آن را در انواع کلم بروکسل، گل کلم، برگ کلم قمری، غده ی کلم قمری و حتی در کلم تازه و کلم خشک نیز معین کرده اند و حقاً باید گفت تجزیه ای از این دقیق تر ممکن نخواهد بود.از این گذشته ، همه می دانند که شیمیدان ها کلیه ی اعضا و اجزا وبافت ها و مایعات بدن انسان را نیز به دقت تجزیه کرده و نتایج به دست آمده را در اختیار فیزیولوژی دان ها و پزشکان، ومخصوصاً دست اندرکاران علوم تغذیه گذاشته اند و تنها هدفشان از این تجزیه ها این بوده است که اگر مثلاً کسی به کمخونی مبتلا شد و علت آن کمبود آهن برای ترکیب هموگلوبین بود، غذایی برای او تجویز کنند که حاوی آهن باشد تا کمبود آهن او جبران و در نتیجه درمان شود.
 
با توجه به این امر در متاب تغذیه و رژیم درمانی ، تألیف ماری کروز که قبلاً از آن یاد شد تعداد 523 ماده غذایی را از نظر مقدار آهن و نیز از لحاظ سایر اجزای محتوی در آنها، تجزیه و معلوم کرده اند.مقدار آهن موجود در اسفناج بالاترین رقم این فلز در سبزی ها و میوه هاست. این مطلب سالهاست که دانسته شده و در کتاب های پزشکی درج شده و برای درمان کم خونی مورد استفاده قرار گرفته است. چنانکه در کتاب سبزی ها و میوه های شفابخش تألیف لئونس کارلیه و همکارانش چنین آمده است:
 
«اسفناج دارای مقدار زیادی آهن است و صدگرم اسفناج چهل تا 50 میلی گرم آهن دارد.چون گلبولهای قرمز خون را زیاد می کند، مصرف آن برای درمان کم خونی و رفع نقاهت بعد از بیماری در پیران و جوانان و کودکان مفید است.»
 
بطور کلی این مطلب نه تنها در محافل پزشکی، بلکه در کلیه ی اجتماعات بشری باب روز شده و بصورت یک اصل ثابت و لایتغیر در آمده است که بگویند در فلان غذا، بهمان ماده ی مؤثر وجود دارد را به آن غذا نسبت دهند.
 
اما ما برخلاف عقاید رایج عمه، معتقدیم که از راه تجزیه غذاها نمی توان کمبودهای بدن را رفع کرد و به عبارت دیگر از راه تجزیه نمی توان به خواص و آثار غذاها در بدن پی برد. به طور قطع در آینده ای نه چندان دور صحت این مطلب بر همگان ثابت خواهد شد و آنگاه عامه ی طبقات مردم ف به ویژه دانشمندان در شگفت خواهند ماند که چگونه به مدت ده ها سال این فکر خطا و عقیده ی غلط آن هم در اوج پیشرفت های علمی شگفت انگیز و غرور آمیز قرن بیستم در همهی محافل پزشکی، به عنوان یک اصل مسّلم پذیرفته شده است. و هنگامی به شگفتی بیشتر دچار خواهند شد که در می یابند با استدلالی بسیار ساده که حتی برای دانش آموزان دبیرستان ها نیز بدیهی و آشکار و قابل قبول است، بتوان اصل متبوع و مقبول آنان را مردود و مطرود اعلام کرد.
 
برای اثبات این مدعا میگوییم، این درست است که آهن در ترکیب هموگلوبین خون دخالت دارد و کمبود آهن باعث کم شدن هموگلوبین و بنابراین کم خونی می شود، و در اینکه اسفناج هم آهن دارد جای شکی نیست ولی اسفناج فقط از آهن ساخته نشده و صاحب موادی دیگر هم هست و شاید ماده ای در اسفناج وجود داشته باشد که مانع خون سازی باشد و از ترکیب هموگلوبین خون جلوگیری کند و حتی اثر آن بیشتر از اثر آهن باشد و بالنتیجه باعث کمخونی شود، چنانکه نظیر این موضوع در کبم مصداق دارد و ما می دانیم که در کلم ید هست، ولی آیا میتوان گفت که چون کلن ید دارد و ید در ترکیب تیروکسین دخالت دارد ،پس کلم برای درمان نارسایی و بی کفایتی تیروئید مؤثر است؟ نه. زیرا ما می دانیم که کلم دارای مواد گوگردی ( تیو-اوره و تیوسیانات) نیز هست و این مواد ضد تیروئید می باشد که از ترکیب تیروکسین جلوگیری می کند و غمباد (گواتر) زا نیز هست.
 
پس، همانطور که در کلم ید و مواد ضد تیروئیدی همراه با یکدیگر وجود دارد و غلبه با مواد ضد تیروئیدی است، چه مانع دارد که در اسفناج هم مواد ضد خونسازی وجود داشته باشد و از نظر تأثیر کلی ، غلبه با ماده ضدخون ساز باشد.اتفاقاً چنین ماده ای در اسفناج وجود دارد و آن اسیداگزالیت است. در کتاب جامع طب، تألیف پروفسور لمیر و گروه کثیری از همکارانش ، مجلد 9، چاپ 1948، در مبحث مربوط به اگزال خونی (اگزالمی) چنین آمده است:
 
« یکی از بیماری های تغذیه، اگزالمی یعنی زیاد شدن اسید اگزالیت در خون و یکی از علائم مهم آن کم شدن گلبولهای قرمز خون یعنی کم خونی است.»
 
در فهرست اغذیه ای که دارای اسید اگزالیک است، در ردیف نخست ، اسفناج به چشم می خورد که در هر کیلوگرم آن 20/3 گرم اسید اگزالیک وجود دارد.با این استدلال که هیچگونه شک در آن راه ندارد اسفناج و مخصوصاً افراط در خوردن آن ممکن است کم خونی ایجاد کند و از کجا معلوم که برای جبران این کمخونی مقداری آهن در اسفناج خلق نشده باشد؟
 
پس بطور مسلّم، نخستین دانشمندی که آهن را در اسفناج کشف و به استناد آن حکم کرد که اسفناج به علت داشتن آهن خون ساز است، از نظر منطق علمی کاملاً در اشتباه بود. متأسفانه این اشتباه را دیگران نیز ، طبق اصل کلی که خواص غذاها را بر اساس خواص اجزای موجود در آنها می دانستند، تکرار کردند و این اشتباه تا به امروز نیز باقی مانده است.
 
مطلب به همین جا خاتمه نمی یابد و مسئله ی هضم و جذب و تحولات مواد غذایی در لوله هاضمه نیز مطرح است. چنانکه می دانیم لوله ی هاضمه مانند یک پرده قابل نفوذ نیست که بی استثناء همه ی اجزای مواد غذایی را جذب کند و بی آزمایش های لازم نمی توان حکم کرد که آهن موجود در یک ماده غذایی تا چه اندازه قابل جذب است. اتفاقاً در مورد آهن اسفناج این آزمایش به عمل آمده و پروفسور بندر به اتفاق خانم سوزان فاکس در کالج ملکه الیزابت دانشگاه لندن در مورد جذب آهن موجود در بسیاری از مواد غذایی مطالعه کرده اند و پس از خوراندن اسفناج به انسان، محتوی دوازدهه را استخراج کردن و متوجه شدند که آهن موجود در اسفناج غیرقابل جذب است و فقط مختصری از آن بصورت محلول در آمده و جذب می شود.
 
پس باید دریافت که مطلب تا چه اندازه پیچیده و غامض است! پژوهش های علمی و تجربی نشان داده است که نه تنها آهن موجود در اسفناج به مقدار کم در روده ها جذب می شود، بلکه از جذب آهن مو.جود در سایر مواد غذایی هم تا حدی جلوگیری می کند، و تازه پس از جذب و ورود به بدن ، اثر اسید اگزالیک موجود در اسفناج ، ضد اثر آهن همراه در آن می باشد. به علت همین دلایل محکم و غیر قابل انکار است که ما بطور یقین عقیده پیدا کردیم که بوسیله تجزیه های شیمیایی خوراک ها وپی بردن به اجزای متشکل آنها نمی توان دریافت که مواد غذایی مزبور در بدن چه تأثیری دارد.
 
مثالی دیگر، که بیشتر مؤید این مطلب است: در کتاب تغذیه و رژیم درمانی تألیف ماری کروز که قبلاً از آن یاد شد، در 24 جدول بزرگ تجزیه 523 ماده غذایی به اجزا مختلف درج و مقدار نسبی هریک از آنها معلوم شده است که یکی از آنها مقدار کلسیم موجود در غذاهای مختلف است. مثلاً مقدار کلسیم موجود در 90 گرم اسفناج  تازه 44 میلی گرم است.
 
از این تجزیه ها چه نتیجه ای عاید می شود؟ آیا جز این است که پزشک یا کارشناس رژیم های غذایی برآن است تا با مراجعه به این جداول، احتیاجی را که افراد سالم یا بیمار نسبت به کلسیم دارند برطرف کند؟ او به خود می گوید: اگر شخصی 90 گرم اسفناج تازه بخورد 44 میلی گرم کلسیم خورده است،ولی آیا اگر کسی 90 گرم اسفناج بخورد ، واقعا 44 میلی گرم کلسیم جذب بدنش شده است؟ به هیچ وجه معلوم نیست چنین باشد. هیچ دانشمندی در سراسر جهان قادر نیست ثابت کند که از خوردن 90 گرم اسفناج تازه چه مقدار کلسیم جذب یاخته های بدن می شود، زیرا هضم و جذب غذاهای محتوی کلسیم در روده ها آنقدر بغرنج و پیچیده و معلول عوامل گوناگون و متعدد و مبهم و نامعلوم است که هرقدر درباره ان عوامل پروهش به عمل آید، باز مجهولاتی برجای خواهد ماند.ازجمله اینکه برای جذب کلسیم از روده ها باید میان کلسیم و فسفر مواد غذایی نسبتی معین باشد و اگر این نسبت تأمین نشود، جذب کلسیم مختل می شود، زیرا اگر مواد غذایی رادیکال های قلیایی، زیادتر از رادیکالهای اسید داشته باشند، باعث می شوند که اسید فسفریک در روده ها به صورت فسفات های نامحلول کلسیم درآید و دفع شود. درچنین وضعی، بدن نه تنها از حیث کلسیم ، بلکه از حیث فسفر نیز کمبود پیدا خواهد کرد. طبق یک قانون کلی هرقدر مقدار اگزالات ها، فسفات ها، فیتات های غیرآلی و اسیدهای چرب جذب نشده در روده ها زیادتر باشد، جذب کلسیم از روده به داخل بدن کمتر خواهد شد. همچنین وجود کورتیزول و قلیائیات در روده ها، جذب کلسیم را کمتر می کند. برعکس وضع PH روده متمایل به اسید و فسفات های آلی قابل هضم و مخصوصاً ویتامین D و طور غیرمستقیم اثر پاراتورمون بر متابولیسم ویتامین D و بالاخره هورمون رشد، جذب کلسیم در روده ها را شدت می دهد.
 
این بود برخی از عوامل بسیار گوناگون و درهم پیچیده ای که بطور مستقیم و غیرمستقیم در جذب کلسیم از روده ها دخالت دارد و مخصوصاً به آن اشاره شد تا کارشناسان علوم غذایی اندکی به خود آیند و توجه کنند که ما هرقدر ادعای دانستن پدیده های غامض حیاتی را در سطح ملکولی داشته باشیم، باز به علت صدها و هزارها عامل بغرنج و درهم پیچیده در میان انواع گوناگون مولکولهای شیمیایی و ظهور پدیده های غیرقابل پیش بینی به علت تأثیرات متقابل آنها با یکدیگر نخواهیم توانست از دریای بیکران حقایق، بیش ار قطره ای بهره ببریم.
 
از آنچه شرح داده شد ، بالاخره این نتیجه بسیار مهم به دست می آید که هرپزشک به ویژه هرکارشناس مواد غذایی باید آن را نصب العین خود کند و به عنوان یک قانون ثابت و مسلّم و انکارناپذیر در رژیم های غذایی مورد توجه قرار دهد.آن اینکه،آنچه تاکنون به استناد تجزیه های شیمیایی حکم به خواص مواد غذایی کرده اند، گاهی درست و غالباً نادرست بوده است و در نتیجه کلیه ی پزشکان جهان را گمراه کرده و دود این گمراهی ها سرانجام به چشم بیماران رفته است، چنانکه یک نمونه آنرا قبلاً در مورد بیماری اسکوربوت کودکان شرح دادیم. آنقدر نمونه های دیگر وجود دارد که از شماره و حساب بیرون است؛ ازجمله اینکه ید، غذای غده تیروئید است و برای سنتز تیروکسین لازم است و اگر کسی در غذایی کمبود ید داشته باشد، به گواتر(درنتیجه کم کاری تیروئید) مبتلا خواهد شد. انگاه لیست غذاهایی را که در آنها ید وجود دارد را نیز تعیین و در جداولی ثبت کرده اند، و تمام کسانی که دست اندرکار امور پزشکی هستند اعم از استادان مسئول آموزش پزشکی، کارشناسان امورغذایی و دستوردهندگان رژیم های غذایی که باید به مبتلایان گوات بدهند، به جداول مربوطه مراجعه کرده و هر ماده غذایی ید دار را برای این افراد تجویز میکنند. این موضوع نه تنها در محافل پزشکی ، بلکه در کلیه اجتماعات بشری مدروز شده است و بصورت یکی از قوانین ثابت و لایتغیر درآمده که بگویند در فلان غذا فلان ماده وجود دارد. آنگاه خواص آن ماده را به آن غذا نسبت دهند (مثلاً در عدس آهن هست پس عدس برای درمان کمخونی مفید است). طبق همین اصل برای کمبود ید و بهتر کارکردن غده تیروئید، کلم را که دارای ید هست تجویز کردند ولی پس از سالها متوجه شدند که با تجویز کلم نه تنها کمبود ید در افراد مزبور جبران نشد بلکه کمبود بیشتری هم پیدا کردند. آنگاه برای علت کشف این پدیده با تجزیه های دقیق تر پی بردند که یک عده مواد گوگردی از قبیل تیو-اوره و تیوسیانات و غیره در کلم هست که تماماً خاصیت ضدتیروئیدی دارند و مانع سنتز تیروکسین می شوند. به علت اتکا به همان قانون غلط بوده است  که دانشمندان از این که در بعضی از نواحی فرانسه، گواتر، بومی و شیوع دارد دچار حیرت و شگفتی شده بودند در حالی که در غذاهای معمولی آن مناطق ید به قدر کافی وجود دارد. تا اینکه یکی از محققان به نام مارین در سال 1933 کشف کرد که ممکن است ید به مقدار کافی به بدن برسد ولی به علت وجود مواد ضدتیروئیدی مصرف آن دچار اختلال شده و بی کفایتی تیروئید مشاهده شود. در اثر همین کشف معلوم شد دلیل آنکه در مناطقی از فرانسه که غذاها به اندازه کافی ید دارند ولی گواتر بومی است ، آن است که بسیاری از اهالی آن مناطق، سبزی هایی می خورند که مواد ضدتیروئیدی در آنها وجود دارد و کسانی که از آن سبزیها نمی خورند مبتلا به گواتر نمی شوند. ملاحظه فرمایید این کشف در سال 1933 انجام گرفته است، با وجود این تاکنون که سالها از آن زمان می گذرد، عموم دانشمندان همان عقیده ی غلط را که حکم بر خاصیت فلان ماده غذایی که به استناد تجزیه های شیمیایی است دارند و معلوم نیست کی از این خطای آشکار دست خواهند کشید.
 
از آنچه گذشت نخستین قانونی که برای مواد غذایی مطرح و پیشنهاد می کنیم این است:
 
«با تجزیه ی مواد غذایی به اجزای خود نمی توان خواص و آثار آن اجزای را به خود مواد غذایی نسبت داد. پس برای تعیین رژیم های غذایی، مراجعه به جداول مربوطه چنانچه امروزه در همه جا رایج و معمول است از این پس باید لغو و باطل اعلام شود.»
 
دومین طرح، اصلاح خطایی فاحش است که در مورد درمان بیماری ها وجود دارد. علاوه بر خطایی که به علت بسط مکتب طب شیمیایی در رژیم های غذایی کنونی ایجاد شده است و قبلاً از یاد کردیم،خطای فاحش دیگری نیز به علت دخالت اصول تجزیه ی شیمیایی در پزشکی معاصر راه یافته که به درمان بیماری ها مربوط می باشد و باید به اصلاح آن پرداخت.
 
توضیح آنکه در پزشکی کنونی، یکی از اصول اساسی این است که از یک سو، اعضا و اجزا و مایعات بدن را تجزیه را کرده و معلوم میکنندکه بدن در حال سلامت از لحاظ ساختمانی با چه موادی ساخته شده و از جنبه فیزیولوژیکی برای انجام اعمال طبیعی خود، به چه موادی نیازمند است و مقدار هریک از مواد مزبور چیست؟ از سویی دیگر در هریک از بیماری ها، برای اعاده ی سلامت به چه موادی نیاز دارد. آنگاه به استناد این اصول موادی را که برای رفع اختلالات اعضا و بافته ها و یاخته های بدن و به عبارت دیگر، برای درمان بیماریها و اعاده ی سلامت لازم است، در آزمایشگاه ها می سازند و به عنوان دارو به مصرف می رسانند. این نظریه که به عنوان یک اصل مسلم ، اساس مکتب پزشکی معاصر یعنی طب آللوپاتیک را تشکیل می دهد، با آنکه کاملاً علمی ومنطقی به نظر می رسد، اما خطاست.
 
اینک برای اثبات این مطلب یک نمونه از بیماری ها ذکر می شود و آن بیماری اسکوربوت است. این بیماری را از زمان های بسیار قدیم میشناختند. بقراط و پس از او ابن سینا آنرا شرح داده اند ولی در آن زمان های کهن که کشتی ها با پارو حرکت می کرد، این بیماری شیوع وحشتناک دوران های بعد را که کشتی ها بادبانی شد و در عرصه اقیانوس ها برای مسافرت های طولانی به راه افتاد، نداشت. قبل از سال 1500 میلادی، کشتی ها به ندرت از سواحل دور می شدند و خود را به خطر می انداختند، و بالنتیجه هروقت لازم بود می توانستند آذوقه و مایحتاج خود را به راحتی تهیه کنند.ولی در اوایل قرن شانزدهم، ملل اروپا به علت ازدیاد جمعیت و مبارزه در راه به انحصار گرفتن تجارت با کشور های دوردست و انگیزه ی استعمارطلبی و مسافرت های اکتشافی، مجبور شدند کشتی های بادبانی بسازند. این کشتی ها هفته ها و ماه ها و حتی سالها در پهنه ی دریاها در رفت و آمد بودند.توسعه ی مسافرت ها از این سوی اقیانوس ها به آنسوی دیگر مسائل و مشکلات جدید و فراوانی به وجود آورد که از همه بدتر تهیه ی مواد غذایی، نگه داری آنها وحفظ سلامت سرنشینان کشتی ها بود. زیرا مهم ترین عامل توفیق یا عدم توفیق در این سفرهای دورودراز دریایی،وضع مزاج و سلامت کارکنان کشتی ها بود و این امر با تغذیه آنان ارتباط  مستقیم داشت .درمیان انواع بیماری هایی که درکشتی ها موجب خسارات و تلفات می شد، اسکوربوت از همه خطرناک تر بود.
 
نقل کرده اند که درطول مدت سه قرن، یعنی میان سالهای 1500 و1800 ،تلفات ناشی از اسکوربوت، حداقل به یک میلیون تن تخمین زده شده است. این رقم از مجموع تلفات ناشی از بیماری های دیگر، جنگهای دریایی و آفات و بلیات غرق کشتی ها بیشتر بوده است. به عنوان مثال کافی است، گفته شود که در مسافرت واسکو دوگاما به دماغه ی امید نیک، به سال 1548 متجاوزاز صدتن از ملاحان وی به بیماری اسکوربوت مبتلا شدند و همه جان سپردند.
 
این بیماری علاوه بر اینکه در دریانوردانی که مدتی دراز به سفرهای دریایی می رفتند،بروز می کرد، مردم را در شهرهای محاصره شده و سربازخانه ها نیز گرفتار می کرد.
 
« بیماری ابتدا با خیزوپف کردن چهره، ورم دردناک لثه ها، خونریزی آسان آنها و لکه های پوستی (پورپورا) پراکنده در سراسر بدن شروع می شود و بیمار غمگین است.بعد پوست بدن، سربی رنگ می شود و خونریزی های پوستی ومخاطی پدید می آید و رفته رفته برشدت آنها افزوده می شود. بیمار مضطرب است و از دردهای شبه رماتیسمی و انقباض شدید و دردناک عضلات تاشونده ساق پا شکایت می کند.بدن از زخم هایی متعدد پوشیده می شود، بر لثه ها زخم پدید می آید ، دندان ها می افتد، خشکی مزاج (یبوست) به شدت بروز می کند ومرگ بر اثر حمله ی قلبی (سنکوپ) فرا می رسد و بیمار قبل از مرگ به حال خفگی فرو می رود.»
 
بیماری اسکوربوت در مراحل نهایی به درجه ای از شدت و وخامت می رسد که سراسر بدن از زخم های چرکین و قانقاریا و بافت مردگی پوشیده می شود و خفقان غیرقابل تحمل بروز می کند و حالت غشی و اغمای پیاپی و بی درنگ دیده می شود. در چنین وضع دلخراشی، بیمار منظره نعشی را پیدا می کند که فقط نفس می کشد و به هنگام تنفس از دهان او بوی عفن به در می آید و عفونت آن در حدی است که هرکس از او بی اختیار می گریزد. پرواضح است که د رچنین وضعی، ضایعات و آسیب های بدن، غیرقابل بهبود ومرگ، حتمی است.
بیماری اسکوربوت با شرحی که گذشت، بی کوچک ترین شک، یکی از بیماری های بشری به شمار می آید، ولی در عین حال باید با نهایت شگفتی اذعان کرد که ین بیماری نمونه ای کامل از بیماری های خطرناکی است که بی هیچگونه دارو درمان می شود. و این امر به اسکوربوت منحصر نیست، بلکه تعداد فوق العاده زیادی از بیماریها وجود دارد که بی دارو درمان می شود. شواهد مسلّم تاریخی و مشاهدات و تجربیات متعدد، این امر را ثابت کرده است.


تعداد بازدید از این مطلب: 3330
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود